پرسش:دلیل اعتراضهای ابوذر به عثمان چه بود؟
دلیل اعتراضهای ابوذر غفاری به عثمان خلیفه سوم را بخششهای زیاد و غیر عادلانه او از بیتالمال به اطرافیان خود دانستهاند. به گفته ابنکثیر(۷۰۱–۷۷۴ق) از عالمان اهلسنت، ابوذر به رفتار عثمان و سایر کارگزارانش اعتراض داشت و آشکارا کسانی که ثروت میاندوختند را مورد نکوهش قرار میداد. ابنابیالحدید، علت تبعید ابوذر به شام را در پی بخشش مبالغی از بیت المال به مروان بن حکم، زید بن ثابت و دیگران توسط عثمان عنوان میکند. بنا به گفته ابنابی الحدید، ابوذر در کوچه و خیابان فریاد میزد و اعتراض میکرد تا اینکه عثمان، او را از مدینه اخراج و به شام تبعید کرد. طبق نقل مورخان، عثمان برای به تسلیم درآوردن ابوذر بود که او را به شام تبعید کرد. ابوذر به عملکرد معاویه در شام هم اعتراض داشت و همین سبب شد تا عثمان او را به مدینه باز گرداند. ابنابیالحدید شارح نهج البلاغه نقل میکند که ابوذر در مدینه هم دست از امر به معروف و نهی از منکر برنمیداشت، و همین سبب شد تا عثمان او را به صحرای ربذه تبعید کند.
مخالفت مسلمانان با عثمان
برخی معتقدند نارضایتی و شورش علیه عثمان، ناگهانی و یکباره نبوده است بلکه عوامل مختلفی در گذر زمان سبب شد تا مخالفتها شکل بگیرد. این عوامل بیشتر مربوط به عملکرد خلیفه بود. برخی کارهای عثمان همچون بخشش از بیتالمال را مهمترین مشکل عثمان دانستهاند. او اموال بسیاری را به بنیامیه میداد. این بخششها از بیتالمال که مخالف عملکرد خلفای پیش از عثمان بود، اثر منفی در جامعه داشت و موجب بدگمانی بسیاری از مردم شد.
به گفته رسول جعفریان(متولد ۱۳۴۳ش) تاریخپژوه معاصر، عثمان مناصب مهم حکومتی را به بنیامیه سپرد و عملا تمام قدرت در دست آنان افتاد. گماشتن خویشاوندان عثمان بر مناصب مهم و همچنین نوع حکومت کردن آنان موجب اعتراض بسیاری از مسلمانان گردید. منابع تاریخی برخی اقوام عثمان و ��سئولیتهای آنان را چنین برشمردهاند:
نام | نَسَب و نسبت با عثمان | مسئولیت |
---|---|---|
ولید بن عقبه | برادر مادری عثمان | حاکم کوفه |
عبدالله بن عامر | پسر دایی عثمان | حاکم بصره |
عبدالله بن ابیسرح | برادر رضاعی عثمان | حاکم مصر |
معاویة بن ابوسفیان | بنیامیه | حاکم شام |
مروان بن حکم | پسر عمو و داماد | کاتب |
سعید بن عاص | بنیامیه | حاکم کوفه |
ریشه اختلافهای ابوذر و عثمان
چرا ابوذر را نماد مسلمان انقلابی میدانند؟ |
امام صادق(ع) آغاز اختلافهای ابوذر و عثمان را، در مورد زکات در زمان پیامبر(ص) دانسته که پیامبر اسلام(ص) در آن زمان به نفع ابوذر حکم کرده است. برخی مورخان بر این باورند که اعتراض ابوذر به خلیفه سوم، بهخاطر این بود که خلیفه، بیتالمال مسلمانان را به انحصار خود درآورده بود و مسلمانان را از بیت المال محروم میکرد. بخششهای زیاد و غیر عادلانه عثمان به افرادی مانند مروان بن حکم و دیگران را، از انتقادهای اصلی ابوذر به عثمان دانستهاند.
امربه معروف و واکنش عثمان
سید مرتضی(۳۵۵-۴۳۶ق) فقیه و متکلم شیعی نقل میکند که در مجلس دیگری عثمان به ابوذر مطالبی گفت، ابوذر به او گفت: من تو را نصیحت کردم ولی تو درباره من بدگمان بودی، همانطور که همراهان تو را نصیحت دادم و آنها نیز درباره من بدگمان بودند. عثمان گفت: تو دروغ میگویی، بلکه میخواهی فتنهگری کنی. ابوذر گفت: به خدا سوگند، گناهی بر من نیست جز اینکه خواستم امر به معروف و نهی از منکر کنم. عثمان غضبناک شد و گفت: به من بگویید که با این پیرمرد دروغگو چه کنم؟
در این موقع علی(ع) گفت، درباره این مرد همان مطلبی را به تو میگویم که مؤمن آل فرعون گفت: اگر دروغگو باشد، دروغش به زیان خود اوست و اگر راستگو باشد برخی از آنچه به شما وعده میدهد بر سرتان خواهد آمد.. عثمان که انتظار نداشت امام علی(ع) در دفاع از ابوذر با او چنین سخن بگوید، پاسخ تندی به امام داد و امام نیز همانگونه به او پاسخ تندی داد.
اعتراض به اسراف بیتالمال
در زمان خلافت عثمان، از او و کارگزارانش از جمله معاویه، خرجهای بیهوده و اسراف زیادی از بیتالمال گزارش شده است. ابنکثیر از عالمان اهلسنت در کتاب خود، البدایه و النهایه، مینویسد؛ ابوذر غفاری به رفتار عثمان و سایر کارگزارانش اعتراض داشت و آشکارا کسانی که از بیتالمال ثروت میاندوختند را سرزنش میکرد و فریاد میزد که کافران را به عذابی دردناک بشارت باد و آیه ۳۴ سوره توبه را تلاوت میکرد: آنان را که زر و سیم ذخیره میکنند و آن را در راه خداوند نمیبخشند به عذابی دردناک خبر ده.
بر اساس نقلهای تاریخی، خلیفه در ابتدا پس از دریافت گزارشهایی از رفتار ابوذر، واکنشی نشان نداد. بعد از مدتی که ابوذر به رفتار خود ادامه داد، عثمان شخصی را نزد ابوذر فرستاد تا به او بگوید، از کارهایی که انجام میدهد خودداری کند. ابوذر در پاسخ او گفت که «آیا او مرا از خواندن کتاب خدا و از نکوهش کسانی که امر خداوند را ترک گفتهاند، برحذر میدارد؟
ابنابیالحدید(۵۸۶- ۶۵۶ق) در شرح نهج البلاغه آورده است که اعتراضهای ابوذر به عثمان روز به روز زیادتر میشد. روزی عثمان از ابوذر پرسید آیا برای خلیفه جایز است مالی را از بیتالمال قرض بگیرد تا وقتی که ممکن شد بپردازد؟ کعب الاحبار گفت که مانعی ندارد. در اینجا باز هم ابوذر نتوانست تحمل کند و رو به کعب گفت، یهودیزاده تو میخواهی احکام دین خودمان را به ما بیاموزی؟ عثمان به ابوذر گفت که خیلی ما را اذیت و یاران مرا سرزنش میکنی، و سپس او را از مجلس اخراج کرد.
واکنش عثمان به ابوذر و تبعید به شام
بنا به گفته ابنابیالحدید، علت تبعید ابوذر به شام در پی بخشش مبالغ بیت المال به مروان بن حکم، زید بن ثابت و دیگران توسط عثمان بود. او میگوید: ابوذر در کوچه و خیابان فریاد میزد و اعتراض میکرد تا اینکه عثمان، او را از مدینه اخراج و به شام تبعید کرد. طبق نقل برخی از مورخان، عثمان برای به تسلیم درآوردن ابوذر بود که او را به شام تبعید کرد.
ابوذر در شام هم دست از مبارزه بر نداشت تا جایی که نقل کردهاند هنگامی که معاویه کاخ سبز را در دمشق میساخت به او اعتراض میکند که اگر این خانه را از مال خدا ساختهای، خیانت است و اگر از مال خود ساختهای، اسراف است. ابوذر به عملکرد معاویه در شام اعتراض داشت و همین را سبب نامهنگاری معاویه به عثمان و شِکوه از ابوذر دانستهاند. مورخان بر این باورند که این انتقادات ابوذر، سبب شد تا عثمان او را به شام بفرستد.
ابوذر! همانا تو برای خدا به خشم آمدی، پس امید به کسی بند که به خاطر او خشم گرفتی. این مردم بر دنیای خود از تو ترسیدند، و تو بر دین خویش از آنان ترسیدی... به زودی میدانی فردا سود برنده کیست، و آن که بیشتر بر او حسد برند، چه کسی است. اگر دنیای آنان را میپذیرفتی تو را دوست میداشتند، و اگر طرف آنان را میگرفتی در امینت بودی.
علامه مجلسی(۱۰۳۷-۱۱۱۰ق) در بحار الانوار نقل کرده که عثمان، بعد از مدتی که ابوذر را تبعید به شام کرد، دوباره به مدینه بازگرداند. نقل شده است که ابوذر بعد از برگشت از شام نیز ساکت نماند و اعتراضات شدیدی نسبت به عثمان کرد.
تبعید به ربذه و مرگ ابوذر
به گفته ابنابیالحدید شارح نهج البلاغه نقل میکند که عثمان از اعتراضهای زیاد ابوذر بسیار عصبانی شده بود، حکم تبعید او را که در آن هنگام، پیرمردی نود ساله بود، به ربذه صادر کرد و دستور داد هیچکس او را بدرقه نکند.
وقتی این خبر به امام علی(ع) رسید به همراه برادرش عقیل و فرزندانش حسن(ع) و حسین(ع) و صحابی بزرگ رسولخدا(ص)، عمار یاسر، ابوذر را تا دروازه مدینه بدرقه کردند و با این حرکت حکم تبعید خلیفه را زیر سوال برده و حرکات ابوذر را تایید کرد.
به گفته طبری تاریخ نویس اهلسنت، ابوذر پس از مدتی زندگی در صحرای بیآب و علف ربذه، در آنجا مسجدی را بنا کرد. معاویه بعد از این حادثه، خانواده ابوذر را نیز از شهر بیرون کرد و همگی پیش او رفتند.
طبق نقل ابنکثیر، ابوذر در ذیالحجه سال ۳۲ قمری و در زمان خلافت عثمان در ربذه از دنیا رفت. پس از آن، عبدالله بن مسعود و برخی از یارانش از جمله حجر بن ادبر، مالک اشتر، و جوانانی از انصار که از آنجا میگذشتند، به غسل و کفن کردن او پرداختند و عبدالله بن مسعود بر پیکرش نماز خواند. شرح حال گفتگو بین ابوذر و عثمان و تبعید به ربذه در بسیاری از کتب تاریخی آمده است.
پانویس
- ↑ غریب، خلافة عثمان بن عفان، قاهره، ص۱۰۳.
- ↑ الشیخ، «اسباب الفتنة فی عهد عثمان»، ۱۳۷۰ق، ص۴۵۵.
- ↑ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت، ج۲، ص۱۷۳.
- ↑ ابنکثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۱۷۱.
- ↑ ابنالطقطقی، الفخری، ۱۴۱۸ق، ص۱۰۲-۱۰۳.
- ↑ الشیخ، «اسباب الفتنة فی عهد عثمان»، ۱۳۷۰ق، ص۴۵۵.
- ↑ جعفریان، تاریخ خلفا، ۱۳۸۰ش، ص۱۴۴.
- ↑ غریب، خلافة عثمان بن عفان، قاهره، ص۱۰۵.
- ↑ دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۱۳۹.
- ↑ دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۱۳۹.
- ↑ دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۱۳۹.
- ↑ خلیفة، تاریخ خلیفة، ۱۴۱۵ق، ص۱۰۶.
- ↑ خلیفة، تاریخ خلیفة، ۱۴۱۵ق، ص۱۰۶.
- ↑ ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۶۲۲.
- ↑ شیخ طوسی، استبصار، ۱۳۸۰ق، ج۲، ص۱۰.
- ↑ ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۵۶؛ خلیلی تیرتاشی، ، مجله معرفت.
- ↑ ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۵۴؛ ج۸، ص۲۵۶؛ ناظمزاده قمی، اصحاب امام علی، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۹۶.
- ↑ جمعی از نویسندگان، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ۱۳۹۱ش، ج۲، ص ۲۷؛ الشافی فی الامامه، سید مرتضی، ۱۳۰۱ق، ج۴، ص۲۹۶-۲۹۷.
- ↑ جمعی از نویسندگان، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ۱۳۹۱ش، ج۲، ص ۲۷؛ الشافی فی الامامه، سید مرتضی، ۱۳۰۱ق، ج۴، ص۲۹۶-۲۹۷.
- ↑ سوره غافر،آیه ۲۸.
- ↑ جمعی از نویسندگان، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ۱۳۹۱ش، ج۲، ص ۲۷؛ الشافی فی الامامه، سید مرتضی، ۱۳۰۱ق، ج۴، ص۲۹۶-۲۹۷.
- ↑ ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۸، ص۲۵۶.
- ↑ ابنکثیر دمشقی، البدایه و النهایه، دارإحیاء التراث العربی، ج۷، ص ص۱۷۵.
- ↑ خلیلی تیرتاشی، ، مجله معرفت.
- ↑ خلیلی تیرتاشی، ، مجله معرفت.
- ↑ خلیلی تیرتاشی، ، مجله معرفت.
- ↑ ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۸، ص۲۵۶؛ سید مرتضی، الشافی فی الامامه، ۱۳۰۱ق، ج۴، ص۲۹۴.
- ↑ ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۸، ص۲۵۶؛ سید مرتضی، الشافی فی الامامه، ۱۳۰۱ق، ج۴، ص۲۹۴.
- ↑ ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۸، ص۲۵۶.
- ↑ ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج ۸، ص۲۵۵-۲۵۶؛ خلیلی تیرتاشی، ، مجله معرفت.
- ↑ مسعود، تحلیل و بررسی اندیشه و باورهای دینی ابوذر غفاری، پژوهشنامه مذاهب اسلامی، شماره ۱۴؛ ابناعثم کوفی، الفتوح، ج ۲، ص ۳۷۶، ۱۴۱۱ق.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۵۴۲؛ ابن الفقیه، البلدان، عالم الكتب، ص۴۴۲-۴۴۳؛ حاج شریفی، سیمای ابوذر غفاری، ۱۳۶۹ش، ص۲۷۰.
- ↑ مسعود، تحلیل و بررسی اندیشه و باورهای دینی ابوذر غفاری، پژوهشنامه مذاهب اسلامی، شماره ۱۴؛ ابناعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۷۶؛ ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲، ج۱، ص۲۵۳.
- ↑ ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه،۱۴۰۴ق، ج۳، ص۵۴؛ ج۸، ص۲۵۶ـ ۲۵۸؛ ناظمزاده قمی، اصحاب امام علی، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۹۶.
- ↑ نهج البلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی، خطبه ۱۳۰، ۱۳۷۷ش، ص۱۲۸-۱۲۹.
- ↑ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۲، ص۴۲۶.
- ↑ ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه،۱۴۰۴ق، ج۸، ص۲۵۲؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۲، ص۴۳۶؛ ابناعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۷۶.
- ↑ ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۸، ص۲۵۲؛ ناظمزاده قمی، اصحاب امام علی(ع)، ۱۳۸۵، ج۱، ص۷۰.
- ↑ ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۸، ص۲۵۲؛ ناظمزاده قمی، اصحاب امام علی(ع)، ۱۳۸۵، ج۱، ص۷۰؛ مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۶۹۸.
- ↑ طبری، تاریخ طبری، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۳۳۶.
- ↑ ابنکثیر دمشقی، البدایة و النهایة، ۱۹۸۶م، ج۷، ۱۶۵.
- ↑ ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۵۳؛ ابنخیاط، طبقات خلیفه، ۱۴۱۴ق، ص۷۱؛ ابنحبان، الثقات، ۱۳۹۳ق، ج۳، ص۵۵.
- ↑ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ۱۳۵۸ق، ج۲، ص۱۷۱-۱۷۲؛ ابنسعد، طبقات ابنسعد، ۱۴۱۰، ج۴، ص۲۲۶ - ۲۲۹؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۳۳۶.
- ↑ امام صادق نقل میکند که ابوذر غفاری در زمان پیامبر(ص) با عثمان به مشاجره پرداخت. عثمان گفت: اگر با طلا و نقره کالایی بخرند و کالا یکسال تمام در انبار بماند، مانند آن است که عین طلا و نقره انبار شده باشد. لذا باید زکات آن را بپردازند. ابوذر گفت: اگر طلا و نقره به کالا تبدیل شود و یا طلا به نقره و نقره به طلا تبدیل شود، زکات ندارد. طلا و نقره موقعی زکات دارد که در زمین دفن شود و یا در گوشه صندوق به برای بازار مناسب ذخیره شود. در این صورت اگر یکسال بر طلا و نقره بگذرد، باید زکات آن را بپردازند. ابوذر و عثمان، پیامبر را داور قرار دادند و پیامبر(ص) گفت:«سخن حق همان است که ابوذر گفته است»(شیخ طوسی، استبصار، ۱۳۸۰ق، ج۲، ص۱۰.).
- ↑ ربذه، زادگاه اصلی ابوذر بود و چون آنجا محل کفر و قبل از اسلام او بود دوست نداشت به آنجا تبعید شود، اما عثمان برای آنکه ابوذر را بیشتر آزار دهد به همان جا او را تبعید کرد.(ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۸، ص۲۵۹.)
منابع
- ابنابیالحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، قم، مکتبة آیة الله مرعشی،۱۴۰۴ق.
- ابناعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، تحقیق: علی شیری، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۱۱ق.
- ابنالطقطقی، محمد بن علی، الفخری، تحقیق: عبدالقادر محمد مایو، بیروت، دارالقلم العربی، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
- ابنالفقیه، احمد بن محمد، البلدان، بیجا، عالم الكتب، بیتا.
- ابنحبان، محمد بن احمد، الثقات، بیجا، مؤسسة الکتب الثقافیة، ۱۳۹۳ق.
- ابنخیاط، خلیفه، طبقات خلیفة، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۴ق.
- ابنسعد، محمد بن سعد، طبقات ابنسعد، تحقیق: محمد عبد القادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق.
- ابنعبدالبر، یوسف بن عبد الله، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق: علی محمد البجاوی، بیروت، دارالجیل،۱۴۱۲ق.
- ابنعبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق: علی محمد البجاوی، بیروت، دارالجیل، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
- ابنکثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۷ق.
- ابنکثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، بیروت، دارإحیاء التراث العربی، بیتا.
- الشیخ، عبدالمنعم، «اسباب الفتنة فی عهد عثمان»، مجله الازهر، شماره۲۲، محرم۱۳۷۰ق.
- بلاذری، احمد بن يحيى، انساب الاشراف، بيروت، دارالفكر، ۱۴۱۷ق.
- جمعی از نویسندگان، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، تهران، انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۹۱ش.
- حاج شریفی، محمد رضا، سیمای ابوذر غفاری، قم، نشر مرتضی، ۱۳۶۹ش.
- خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، تحقیق فواز، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق.
- خلیلی تیرتاشی، نصرالله، ، مجله معرفت، ش۷۷.
- دینوری، احمد بن داود، الاخبار الطوال، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۸ش.
- سید مرتضی، علی بن حسین، الشافی فی الامامه، بیجا، موسسه انتشاراتی الصادق، ۱۳۰۱ق.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، استبصار، قم، دارالحدیث، ۱۳۸۰ق.
- طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۳ق.
- علامه مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
- غریب، مأمون، خلافة عثمان بن عفان، قاهره، مرکز الکتاب للنشر، بیتا.
- قمی، علی بن إبراهیم، تفسیر القمی، قم، مؤسسة دارالکتاب، ۱۴۰۴ق.
- مسعود، مهدی، تحلیل و بررسی اندیشه و باورهای دینی ابوذر غفاری، پژوهشنامه مذاهب اسلامی پاییز و زمستان ۱۳۹۹، شماره۱۴.
- مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، بیجا، دارالهجره، ۱۴۰۹ق.
- ناظمزاده قمی، سید اصغر، اصحاب امام علی(ع)، قم، مؤسسه بوستان کتاب، ۱۳۸۵ش.
- نهج البلاغه، ترجمه سیدجعفر شهیدی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۷ش.
- نهجالبلاغة، تحقیق: صبحی صالح، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
- یعقوبی، احمد بن ابییعقوب، تاریخ یعقوبی، بیروت، دارصادر، ۱۳۵۸ق.
آیا میدانستید که... | جدیدترین پرسشها |
درگاه:پرسش/آیا میدانستید |
|